بدن تبدیل به صحنه تئاتر روان میشود! در اختلال روانتنی دقیقاً چنین اتفاقی برای شخص مبتلا رخ میدهد. احساسات به جای آنکه تبدیل به کلمه شوند و بر زبان بیایند، به شکل درد و بیماری در بدن ظاهر میشوند. اگر کسی به شما بگوید فشار خون یا التهاب دستگاه ادرار با رواندرمانی و جلسات تراپی قابل حل است، فکر میکنید مهمل میگوید. اما باید بگوییم اصلا اینطور نیست! اگر علائم فیزیکی را تلاش بدن برای برقراری ارتباط با خودمان بدانیم، باورش میکنیم و به صدایش گوش میدهیم. رواندرمانی شجاعت گوش دادن به زبان بدن را به ما میدهد! اما این همه قصه اختلال روانتنی نیست. در این مطلب، از اختلال روانتنی و دلایل و درمان آن برایتان خواهیم گفت. با آسا کلینیک همراه باشید.
اختلال روانتنی چیست؟
اجازه دهید شرح اختلال روانتنی (Psychosomatic) را با ریشهشناسی واژه انگلیسی سایکوسوماتیک شروع کنیم.
- سایکو (Psycho): هر چیزی مربوط به روان
- سوماتیک (Somatic): هر چیز مرتبط با بدن
بنابراین در اختلالات سایکوسوماتیک، مسئله روان و بدن و ارتباط میان آنها مطرح است.
روان فضایی وسیع است که همه افکار و تجربیات ما را در خود ذخیره میکند. حتی چیزهایی که دیگر به آنها فکر نمیکنیم یا حتی به یادشان نمیآوریم، در روان ما وجود دارند.
بخش نیمه هشیار (subconscious) روان ما برای سرکوب و فراموشی تجربیات ناخوشایند تلاش میکنند، اما در میان این تلاشهای بیثمر، بدن به میان میآید و واکنش نشان میدهد. واکنشی چنان قوی که جایی برای مقاومت باقی نمیگذارد. اینجاست که اختلال روانتنی و علائمش بروز پیدا میکند.
دلایل اختلال روانتنی چیست؟
شاید برایتان پیش آمده باشد که در بحبوحه کار، ناگهان بیمار شده باشید و یک هفته، به هیچ کدام از کارهایتان نرسیده باشید! خیلی شرایط عجیبی است. اگر بخواهیم به زبان سایکوسوماتیک صحبت کنیم، باید بگوییم با بیماری، از فشار کار فرار کردهاید، بدون اینکه خودتان خواسته باشید یا اصلاً متوجهش شده باشید.
سیستم ایمنی بدن، مثل همه ارگانهای دیگر، تحت تاثیر هیجانات ما است. برای مثال، استرس باعث تضعیف سیستم ایمنی میشود. حتی گاهی افکار ما بر عملکرد سیستم ایمنی تاثیر میگذارند. چگونه با خودتان صحبت میکنید؟ اتفاقات و شرایط اطراف را چگونه برای خودتان تحلیل میکنید؟ پاسخ به این سوالات حاکی از شدت استرس و تنشی است که به بدنتان و ارگانهای مختلف آن تحمیل میکنید.
در بسیاری از موارد، اختلال سایکوسوماتیک و بیماریهای ناشی از آن ریشه در تعارضات درونی ما دارند. به طور کلی، عوامل مختلف دست به دست یکدیگر میدهند و فشارهای روانی بلندمدتی را بر ما تحمیل میکنند که در بسیاری از مواقع، به بروز علائم اختلال روانتنی منتهی میشوند.
از شایعترین دلایل ایجاد اختلالات سایکوسوماتیک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- بیخوابی
- وجود مشکل در روابط
- فشار و استرس شدید در محیط کار یا تحصیل
- افسردگی یا اضطراب طولانیمدت
- احساس گناه
چه زمانی میتوانیم بگوییم مبتلا به اختلالات روانتنی هستیم؟
اما آیا هر بیماری و دردی حاکی از اختلالات روانتنی است؟ مسلماً خیر!
در شرایط زیر، میتوانیم بگوییم با اختلال روانتنی روبهرو هستیم:
- درد یا بیماری مدتهاست وجود دارد و شبیه به یک درد مزمن میآید و میرود. گاهی شدت میگیرد و گاهی فروکش میکند.
- آزمایشهای لازم را انجام دادهاید و پزشک معالجتان تایید کرده است که مشکل شما ریشه جسمانی ندارد. سالم سالم هستید.
در چنین شرایطی، میتوانید سایکوسوماتیک را مقصر بدانید.
مثلاً شرایط زیر را تصور کنید!
سالهاست سردردهای گاه و بیگاه به سراغتان میآید و وقتی تحت فشار و استرس هستید، شدت و تعداد دفعات سردردها بیشتر میشود و آزمایشها و اسکنها نشان میدهند هیچ مشکلی ندارید.
در این شرایط به درمانگر مراجعه کنید و دوای دردتان را از او بخواهید.
شایعترین مشکلات روانتنی
ریشه و دلیل پیشرفت بسیاری از بیماریها به روان ما باز میگردد. برخی از دردها (مثل میگرن، درد مفاصل، کمردرد و حتی درد دندان) و برخی از بیمارها (مثل آسم، آرتریت روماتویید، اگزمای آتوپیک (درماتیت آتوپیک) و بیماریهای کرون) معمولاً ناشی از اختلالات مزمن روانتنی هستند. اضطراب و استرس باعث بروز دردها و بیماریهای مزمن و طولانیمدت میشوند. در واقع، بدن تبدیل به زبان روح میشود. در ادامه، از دردها و مشکلات ناشی از اختلال روانتنی برایتان گفتهایم.
- کمردرد
- مشکلات پوستی (از جمله آکنه، اگزمای اطراف چشم، تبخال و پسوریازیس)
- بروز مشکل در تنفس (آسم یا حملههای آسمی، سرفه، برونشیت و احساس فشار در قفسه سینه)
- مشکلات گوارشی (سوزش معده، نفخ شکم، یبوست، اسهال، درد کیسه صفرا، بیماری کرون، ورم معده یا گاستریت)
- افت و افزایش فشار خون
- درد قفسه سینه
داستان واقعی یک بیمار مبتلا به اختلال روانتنی
درد کمر میآمد و میرفت. گاهی چنان شدت میگرفت که توان انجام هیچ کاری را نداشتم. از مطب این پزشک به مطب پزشکی دیگر میرفتم! یک روز روماتولوژیست و روز دیگر ارتوپد! هیچ مشکلی وجود نداشت، سالم سالم بودم، اما درد امانم را بریده بود. یکی از پزشکان به من توصیه کرد به روانشناس مراجعه کنم. اول گارد گرفتم. گفتم، نه پیش روانشناس نمیرم، مگه دیوانهام؟ اما چارهای نبود. رواندرمانی را شروع کردم. در طی جلسههای رواندرمانی متوجه ریشه کمر دردم شدم: آنقدر مسئولیتهای مختلف را به عهده میگیرم، آنقدر بار زندگی و کار سنگین را روی دوش خودم میکشم که روانم برای دادخواهی به جسمم پناه برده است. در همین جلسهها، متوجه شدم که باید سرعتم را کم کنم و به روانم استراحت بدهم. درمانگرم تکنیکهای کاهش و تخلیه استرس را نیز به من یاد داد تا بتوانم روانم را آرام نگه دارم!
سخن آخر
تا به اینجا، با اختلال روانتنی یا سایکوسوماتیک آشنا شدید. روان و جسم ما ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند و وقتی روان آسیب میبیند و فشاری را تحمل میکند، ممکن است از بدن برای ابراز خودش استفاده کند. در این شرایط، دردها و بیماریهایی بروز پیدا میکنند که ریشه در روان و دردهایش دارند. در جلسههای رواندرمانی متوجه میشوید چه ارتباطی میان داستان زندگیتان و بدنتان وجود دارد، کدام آسیبهای روانیتان بر تنتان تأثیر گذاشته است. اگر زخمهای روانمان التیام پیدا نکنند و متوجه نشویم دقیقاً کدام الگوی رفتاری ما باعث میشوند در زندگیمان و ارتباطمان با دیگران آسیب ببینیم، الگوها آنقدر تکرار میشوند تا آسیبهایی عمیقتر ببینیم و دردها و بیماریهایی شدیدتر را تجربه کنیم. اگر رواندرمانی را زیر نظر درمانگری کارآزموده ادامه دهید، روانتان دیگر برای ابراز خودش به جسمتان پناه نخواهد برد و بدین ترتیب، دردها و بیماریها التیام خواهند یافت.